وقتی تو کشوری میایی دنیا که تموم جونت میشه تضاد چی کار میشه کرد ؟؟؟وقتی بین داشتن و نداشتن ، بین قبول یا عدم قبول ، بین باور یا عدم باور یک دنیا مسائل میمونی باید چی کار کنی
؟؟
من یک جوان ایرانی که به مرزها معتقد نیست، درگیر ام در تضادها
تضادهای دینی ، عقیده ایی ، زندگی روزمره ، رابطه ، گفتار ، رفتار و.......
مرزها را باور ندارم و خوشحالم از این که مدتهاست برخی کشورها مرزها را یک مقدار پاک کرده اند ....این مرزها منظورم مرزهای کشوری است ، معتقدم مرزها برای تقسیم مدیریت است نه بربای تعیین نژاد ، نه برای تبعیض، نه برای محدودیت در دیدن دنیا .
این تضاد کاری کرده که من نمیداند در مورد ازدواجم ، تحصیلم، تفریحم ، قضاوتهایم چگونه تصمیم بگیرم ..
میدانی گاهی وقتها احساس میکنم به شدت منطق گرا هستم .
خوبی دختر؟کجایییییییی؟نیستی؟
این قاب ها
همین رنجی که میبریم
همین منطق هایی که خودش مثل مرزی بر میرزیی هاس
همین منطق های شما !!!